شب قبل از عید
فرشته های قشنگم فردا عیده. اینقدر این چند روز آخر کار داشتم که اصلاً وقت نشد مطلب
جدیدی بنویسم.یه چندتا عکس از شما نازنینهام میذارم.اول عکس از آرایشگاه عیدتون.انشاء
الله آرایشگاه دومادیتون عسلام.
بمیرم واسه پسرنازم ،هورمزدی خییییلی گریه نکرد.ولی واسه غصه ی توی چشماش میمیرم...
هومان پیشی من تا میتونست گریه کرد وگفت اووووه اووووه.باباش میگفت هومان جان موهات درد قیچی رو حس میکنند؟؟؟؟؟
اینم یه چندتا عکس از 4شنبه سوری خونه عزیز جون.مادر با نیروی کمکی خونه تکونی
آخر سالشو تموم کرد وشب اومد پیش شما آخه شما از صبح با بابایی رفته بودید
اونجا،آخر شبی خیلی خوش گذشت اینم یه چندتا عکس
اینم عکس پسرا از تعجب فشفشه و آتیش
امیدوارم همه همیشه خوش باشند ،با هر بهانه ای. چه چهارشنبه سوری چه نوروز یا سیزده بدر یا هر بهانه ای ،خوشی حق همه است.چه غنی چه دارا.شادی با لبخند فرزند یا آغوش مادر ،حظور پدر و وجود اطمینان بخش همسر. کاش در سال جدید به دنبال بهانه ای برای شادی نگردم بلکه به هر دلیلی شاد شوم وقدرش را بدانم،با یک دنیا بوسه برای تمام مامان گلی ها و تممممممممام نی نی ها