شب قبل از عید
فرشته های قشنگم فردا عیده. اینقدر این چند روز آخر کار داشتم که اصلاً وقت نشد مطلب جدیدی بنویسم.یه چندتا عکس از شما نازنینهام میذارم.اول عکس از آرایشگاه عیدتون.انشاء الله آرایشگاه دومادیتون عسلام. بمیرم واسه پسرنازم ،هورمزد ی خییییلی گریه نکرد.ولی واسه غصه ی توی چشماش میمیرم... هومان پیشی من تا میتونست گریه کرد وگفت اووووه اووووه.باباش میگفت هومان جان موهات درد قیچی رو حس میکنند؟؟؟؟؟ اینم یه چندتا عکس از 4شنبه سوری خونه عزیز جون.مادر با نیروی کمکی خونه تکونی آخر سالشو تموم کرد وشب اومد پیش شما آخه شما از صبح با بابایی رفته بودید ...
نویسنده :
مادر فرشته ها
0:47