قدیما شبهای تابستون
شیر مردان من،یه روز ی که این خاطراتو ورق میزنید دیگه واقعا شیییر مردی شدید ،ولی نمیدونم اون موقع ورق زدن میدونید چیه یا نه؟شاید دیگه اون موقع نسل کاغذ منقرض شده باشه. وااالله .دیشب قالب وبلاگتونو تغییر دادم وبه یاد شبهای تابستون گذشته طرح شب گذاشتم.آخه اون قدیما که مادر بچه بود شبهای تابستون خیلی با صفا بودند.نمیدونم چرا هوا مثل الآن اینقدر گرم نمیشد،زیر باد پنکه مینشستیم و عزیز جونتون واسه من و خاله مریم ودایی اشکان و همچنین پدر جون هندونه درست میکرد.اینقدر میچسبییید.شاید باور نکنید ولی اون وقتها شبهای تابستون یه باد خنکی هم تو هوا میپیچید که پنکه ی خونه واسه چرخیدنش تو فضا یاری میرسوند.اون زمان ماهواره نبودو یه عاالمه سریال جورواجور. ا...
نویسنده :
مادر فرشته ها
13:44